شمیم هدایت

نشریه هیأت رایة الهدی یزد

شمیم هدایت

نشریه هیأت رایة الهدی یزد

دوباره آمده ام...

خسته تر از همیشه...

بی پناه بی پناه...

فهمیده ام که هر کجا بروم سایه ی عظمت توست ، سایه ی بزرگی و کرامت توست...

و حال دوست دارم که بی قرار تو باشم ، این بی قراری برایم آرامش بخش تر است...

دیگر نمی خواهم از اینجا جایی بروم ، از درگاه معبودم ، از آسمان معشوقم...

چه واژه ی زیبایی است :"عشق"

دوست دارم عاشق باشم ، واز تو می خواهم کمکم کنی تا عاشق بمانم.

.

کاش اینقدر مرد بودم که به جای مخلوقات این دنیا فقط سرم برای تو خم می شد ،

مولای من "انت العزیز و انا الذلیل ، انت العظیم و انا الحقیر"

آری تو را شناخته ام که اکنون به درگاهت پناه آورده ام ، پرده پوشی و مهربانی ات را دیده ام ، فهمیده ام که اگر کسی قدمی سوی تو بر دارد او را غرق در دریا محبت خودت خواهی کرد.

مرا ببخش...

مرا ببخش از اینکه اینقدر توبه شکستن هایم زیاد شده است ، که حتی خودم هم توبه هایم را باور ندارم...

اما...

دوباره آمده ام ، این بار تو نگذار به چیزی غیر از خودت راضی شوم.

کمکم کن ، تا دلم را از هرچه غیر توست خالی کنم.

کمکم کن ، تا بچشم مزه ی با تو بودن را ...

 

السلام علیک یا ربیع الانام و نضره الایام

دلتنگم...

دلتنگ شما...
نمی دانم...
پر از تلاطم شده ام...
پر از تلاطم حس های مبهم ، حس هایی که خودم هم نمی دانم چیست...
اما ، دوست دارم اینگونه باشم ، دوست دارم دلم متلاطم باشد ، مثل دریا...
خسته شده ام ، نه از دنیا ، نه از دیگران ، از خودم...
از خودم که نمی دانم از زندگی چه می خواهم ، به کجا می خواهم بروم ، به چه می خواهم برسم...
این روز ها  با خودم می جنگم ، مانده ام ناراحت باشم یا خوشحال...
ناراحت از این که از تو دورم...
یا خوشحال از اینکه این روز ها دلم بیشتر بهانه ی تورا می گیرد...
.
بهترین لحظات عمرم لحظاتی است که با تو حرف میزنم ؛ چون خوب می دانم اگر گوشه ی دلم یادی از توست ، تو حتماً به یاد من هستی...
.
بیا و لطفی کن ...
اگر خدای نکرده دست تو را رها کردم، تو مرا نگه دار ، تو دست مرا رها نکن...
چون خوب می دانم اگر از تو فاصله بگیرم ، گم می شوم ، زمین می خورم...
پس نگذار بی تو بمانم.
حتی اگر قرار نیست به تو وصل شوم ، همیشه به یاد تو باشم ، به یاد تو نفس بزنم ، روز و شبم بیاد تو باشد.
چیزی دلم را آرام نمی کند ، جز بردن نامت...
یا مهدی...
یا مهدی...
یا مهدی...
                     

 

حدیث قدسی:

اگر بندگان گناهکارم بدانند که چقدر مشتاق توبه و بازگشت آنان هستم از شدت شوق می میردند.                                                                                           

مرحوم حاج اسماعیل دولابی از علمای برجسته و از بزرگان اهل معرفت، درخصوص انتظار فرج تمثیل زیبائی دارند که نقل آن آموزنده است.آن مرحوم می‌فرمایند:

پدری چهار تا بچه را گذاشت توی اتاق و گفت این‌جا را مرتب کنید تا من برگردم، خودش هم رفت پشت پرده. از آن‌جا نگاه می‌کرد می‌دید کی چه کار می‌کند، می‌نوشت توی یک کاغذی که بعد حساب و کتاب کند.

یکی از بچه‌ها که گیج بود، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی. یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید.

یکی از بچه‌ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی‌گذارم کسی این‌جا را مرتب کند.

یکی که خنگ بود، ترسید. نشست وسط و شروع کرد گریه و جیغ و داد که آقا بیا، بیا ببین این نمی‌گذارد، مرتب کنیم.

حضرت آیت الله خامنه ای در شرح حدیث جلسه چهلم خود، با بیان حدیثی از حضرت امیر المومنین علیه السلام ضمن اشاره به چهار صفت ویژه، همه ضرر و زیان‌هاى جامعه را در اثر این چهار صفت دانستند.
ایشان در این جلسه فرمود: من مواعظ علی علیه السلام: من استطاع أن یمنع نفسه من أربعة اشیاء فهو خلیق بأن لاینزل به مکروهٌ أبداً قیل: و ما هنّ یا أمیرالمؤمنین! قال: العجلة و اللجاجة و العُجب و التّوانی. ( تحف العقول صفحه ۲۲۲ ) 

هرکس این چهار صفت را از خود دور کند خواه فرد باشد، خواه مجموعه دست‌اندرکاران و رؤسای جامعه، هیچ‌گاه حادثه و واقعه ناخوشایندى، متوجه او نخواهد شد.
۱- عجله؛ بدون تأنّى و دقت، تصمیم‌گیرى کند یا کارى را اجراء نماید (عجله غیر از سرعت در عمل است).
۲- لجاجت؛ یکى از مسائل خطرناک و بلاهاى دامن‌گیر، اصرار و پافشارى ناحق، در مسأله‌اى است که چون این حرف را گفته و یا چنین موضعى اتخاذ کرده حاضر نیست عقب‌نشینى کند و لو خلاف آن ثابت شود.
۳- مغرورشدن و خودشگفتى؛ که انسان نقص‌ها و ضعف‌هاى خود را ندیده و احیاناً محسناتش را بزرگ بشمرد.
۴ - کاهلى و سستى؛ کار امروز را به فردا افکندن و تأخیر انداختن.
بنده، در اثر تجربیاتى که در سالهاى متمادى پیدا کرده ام به این نتیجه رسیدم که این سخن على علیه السلام واقعاً حکمت تمامى است و همه ضرر و زیان‌هایى که متوجه جامعه شده است در اثر این امور بوده. خداوند ان شاءاللّه ما را با مجاهدت خودمان و با توفیق خودش از این صفات دور بدارد.

 .

منبع:دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله‌ سیدعلی خامنه‌ای

رسم عاشقی

تهیه و تدوین: عماد زارع

زمانی که فرمانده گروهان بود بچه هایی که  توی گروهانش بودند وقتی دوباره به منطقه برمی گشتند بازهم می خواستند توی گروهان او باشند. وقتی از اونها می­پرسیدم چرا میخواید به گروهان آقای انتظاری برید؟ همه بالتفاق از اخلاق خوبش می­گفتند.

ایشون حتی در زمان های سخت هم فرمانده­ی با اخلاقی بود. در بحبوحه ی جنگ و شهید شدن افراد و مشکلات دیگر هم  خوش اخلاق بود.

راوی: همرزم شهید، اکبرفتوحی

امام صادق علیه‏السلام:

مَنْ اَحْسَنَ خُلْقَهُ اَحَبَّهُ الاَْخْیارُ وَ جانَبَهُ الفُجّارُ (مستدرک الوسائل، ج 8 ، ص 449.)

امام صادق علیه السلام: انسان خوش اخلاق را، خوبان دوست داشته و  وی، از تعرّض آدم‏هاى نابکار در امان است.

*زندگینامه*

شهید حسن انتظاری در فروردین سال 1341درخانواده ای متدین در محله ی گنبد سبز یزد به دنیا آمد. حسن در دامان مادری رشد یافت که عشق به ائمه اطهار ترنم لالایی اش بود و پدری که مشق بندگی را در تلاش شبانه روزی برای کسب حلال وطیب می نگاشت. از سه سالگی لباس سقایی پوشیده و در هیأت مذهبی گنبد سبز سقایی می نمود. کاسه ی آب از دستان کوچکش لبان خشک مردم سخت کوش کویر را سیراب می کرد.

پس از طی دوران تحصیلی و با اوج گیری مبارزات انقلابی، به مبارزه علیه طاغوتیان پرداخت. با پیروزی انقلاب و شکل گیری سپاه به عضویت این نهاد درآمد و به کردستان و کرمانشاه اعزام شد وهمراه شهید چمران در پاکسازی این مناطق حماسه آفرید.

باشروع جنگ تحمیلی از نخستین کسانی بود که سلاح بر دوش گرفت و به دفاع از کشور پرداخت. سرانجام در عملیات بدر براثر اصابت ترکش بر سر به درجه ی شامخ شهادت نایل شد.

روحش شاد و راهش پررهرو...

قطاری به سمت خدا می رفت...

در بین راه توقف کرد .مسافران پرسیدند:چرا توقف کردیم؟

گفتند: اینجا بهشت است! 

همه پیاده شدند جز عده ای کم.

گفتند:چرا شما پیاده نشدید؟ گفتند:

مقصد ما خداست نه بهشت...



شخصى یهودی به حضور امام على علیه السلاماومد
و فکر میکرد خیلی باهوشه 
وقصد داشت سوالی از حضرت بپرسه که پیش بقیه خجالت زده شن!
 از امام علی علیه السلام پرسید
 عددی را به من بگو که اگر ما ان عدد را به هر عددی از 1 تا 10 تقسیم کنیم
عددی که بدست می اید همیشه عددی کامل باشد نه عددی کسری..!!
امام علی علیه السلام بى درنگ به او فرمود:
«اضرب ایّام اسبوعک فى ایّام سنتک »
(روزهاى هفته تان را بر روزهاى یک سالتان ضرب کن )
شخص یهودی از این جواب

صدقه‌ای که رد نمی‌شود


 ایشان می‌گفتند:«اگرخواستی صدقه بدهی،
همین‌طوری صدقه نده؛ زرنگ باش، حواست جمع باشد،
صدقه را از طرف امام رضا علیه‌السلام برای سلامتی آقا امام زمان‌عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بده.
برای دو معصوم است، دو معصومی که خدا آنها را دوست دارد.
ممکن نیست که خداوند این صدقه را رد کند. تو هم اینجا واسطه‌گری‌ات را می‌کنی. تو واسطه‌ای و همین حق واسطه‌گری است که اجازه می‌دهد تو به مراحل خاص برسی...